![مزایای تک فرزندی ،معایب تک فرزندی مشکلات تک فرزندی،فواید تک فرزندی](https://cheshmandaz.ir/wp-content/uploads/2024/01/only4-child.jpg)
یکی از نگرانیها در مورد کودکان تکفرزند این است که چهطور مهارتهای اجتماعی برای زندگی را میآموزند
پیش از این، خانوادهها به طور معمول تعداد بسیاری فرزند داشتند. به طوری که هر کس حداقل 3- 4 خواهر و برادر داشت و در مواردی حتی خیلی زیادتر. اما رفتهرفته، خانوادهها ترجیح میدهند فرزندان کمتری داشته باشند. در واقع به نظر میرسد این تغییر اجتنابناپذیر باشد.
در زندگی امروز، در بسیاری از خانوادهها، پدر ساعات بسیاری از روز را بیرون از خانه میگذراند و مادر هم، یا خود شاغل است، یا مشغولیتی چون درس دارد. به علاوه در دوران گذشته، معمولا خانوادهها دور هم زندگی مینمودند، مادربزرگ و پدربزرگ و خاله و دایی و … بر این اساس همیشه بزرگتری برای مواظبت از بچهها بود و لازم نبود پدر و مادر خودشان، تمام مسئولیتهای مواظبت از فرزند را بر عهده بگیرند. در آن شرایط، آنها از کمک و حمایت دیگران برخوردار بودند اما در زندگی امروز، والدین دست تنها می بایست فرزند خود را بزرگ کنند.
علاوه بر این، هزینههای زندگی امروز خیلی زیادتر شده است. امکانات فراوانی به بازار آمده و بچهها را نمیتوان با یک توپ پلاستیکی یا عروسک پارچهای قانع نمود. کتابها، کامپیوترها، اینترنت، بازیهای کامپیوترای، ایکسباکس، انواع و اقسام کلاسهای آموزشی و ….. همه و همه هزینه هنگفتی دارند. همچنین حساسیت خانوادهها در مورد شیوه تربیت فرزندان بالاتر رفته است. خانوادهها حالا کمتر اجازه میدهند فرزندشان وقتش را به بازی در کوچهها بگذراند و ارزش زیادتری به مراحل رشدی او میدهند.
حرفها و باورهای عمومی
بسیاری میگویند بچههایی که خواهر و برادری در خانه ندارند، دچار مشکلات رفتاری میشوند. آنها همیشه تنها هستند و افسردهاند. هیچکس را ندارند که با او بازی و درددل کنند و در آینده هم همیشه تنها خواهند ماند. حتی بسیاری به نوهها هم فکر میکنند که شاید دیگر خاله و دایی و عمه و عمویی نداشته باشند. اما این حرفها چهقدر درست هستند؟ واقعا تکفرزندها سالم بار نمیآیند؟ در اطرافتان خانواده یا فردی را میشناسید که تجربه تکفرزندی داشته باشد؟ به نظرتان با بقیه متفاوت است؟
مهارتهای اجتماعی
در واقع یکی از نگرانیهای مهم در مورد کودکان تکفرزند این است که آنها چهطور مهارتهای اجتماعی لازم برای زندگی را میآموزند و چهطور هوش هیجانی خود را پرورش میدهند. آنها، همبازی در خانه ندارند. با کسی دعوایشان نمیشود. اسباببازیها، شیرینیها و هدیهها را مجبور نیستند با کسی قسمت کنند. کسی وسایلشان را بیاجازه برنمیدارد و موقعیتی پیش نمیآید که مجبور شوند برای حفظ حریم خود یا دفاع از حرف خود، دعوا کنند. همچنین، کسی نیست که با او بر سر جلب توجه والدین رقابت کنند و خلاصه، بسیاری از تجربیاتی را که کودکان با خواهر و برادرهای خود دارند، نخواهند داشت. همین امر میتواند سبب شود که مهارتهای اجتماعی آنها به خوبی رشد پیدا نکند. هنگامی مطالعهای بر روی کودکان 5 ساله نشان داد که تکفرزندها در مقایسه با بچههایی که خواهر و برادر دارند، مهارتهای اجتماعی ضعیفتری دارند، این نگرانیها زیادتر شد. اما بعد، محققین نشان دادند که پس از ورود به مدرسه، این تفاوت از بین میرود و بچههای تکفرزند خیلی زود در مهارتهای اجتماعی، به بقیه میرسند و دیگر تفاوتی با آنها ندارند. بر این اساس میتوان بیان کرد مهارتهای اجتماعی، در حقیقت فرایندی است که داشتن خواهر و برادر فقط سبب تسریع این فرایند میشود.
خودتان این فرایند را تسریع نمایید
اگر نمیخواهید در همین حد هم فرزندتان منتظر مهارتهای اجتماعی بماند، خوبتر است دوستان و اقوامی در اطراف خود داشته باشید که فرزندان همسن فرزند شما دارند. با خانوادههای دارای فرزند، زیادتر رفت و آمد نمایید و به فرزندان اجازه بدهید تجربیاتی را که معمولا کودکان با خواهر و برادرهایشان دارند، با فرزندان دوستان و آشنایان مورد اطمینان شما، تجربه نماید. مهد کودک و فضای بازی پارکها هم موقعیتی مناسب برای یادگیری این مهارتها خواهد بود. سعی نمایید او را هدایت نمایید تا ارتباطات بهتری داشته باشد. بیجهت از او حمایت ننماییدو بگذارید یاد بگیرد مشکلاتش را با دیگران به خوبترین نحو حل نماید. در مورد مشکلات در ارتباط با آدمها با او صحبت نمایید و به او یاد بدهید در مورد خواستهها و احساساتش حرف بزند و از جملهها و واژه ها برای برقراری ارتباط خوب و تاثیرگذار با دیگران استفاده نماید. خودتان هم همین کار را انجام بدهید و در مورد احساسات و تجربههایتان در ارتباط با دیگران در خانه حرف بزنید.
زودتر بزرگ شدن
یکی از مسائلی که در ارتباط با تکفرزندها عنوان میشود، این است که تکفرزندها، همیشه در خانهای هستند که با دو بزرگسال به سر میبرند. بر این اساس، همیشه با مسائلی روبرو هستند که به بزرگترها مربوط است. همین امر سبب میشود که زودتر بزرگ شوند و زودتر به بلوغ فکری برسند. آنها معمولا مهارتهای رفتاری و کلامی بالایی دارند، با بزرگترها خوب رابطه برقرار میکنند، در حدی که تعجب و تحسین همه را برمیانگیزند و در آینده هم زودتر وارد بازار کار و کسب درآمد میشوند و از پس مشکلات مربوط به دوران بزرگسالی به خوبی برمیآیند.
همه اینها اتفاقات خوبی است، اما مراقب باشید که فرزندتان از تجربیات کودکی مربوط به سن و سالی که در آن قرار دارد محروم نشود. او می بایست دوران رشد طبیعی خود را طی نماید تا در آینده دچار مشکل نشود. بر این اساس، او را درگیر مسائل خود نکنید. حواستان به سنش باشد و متناسب با سن او هم برنامههایی در خانواده داشته باشید. او را تنها همدم خود قرار ندهید که همه مشکلات را با او در میان بگذارید و نگذارید از سنین پایین درگیر مسائل دوران بزرگسالی شود. این که همه مشکلات را به او بگویید، در سنین پایین، شاید سبب احساس اضطراب در او شود. او میفهمد مشکل و ناراحتی وجود دارد که او نمیتواند آن را حل نماید. حتی شاید احساس گناه نماید. استرس میتواند به او صدمه بزند. بر این اساس، برای حرفهای سنگین و استرسهای روزمره، گوش دیگری پیدا نمایید.
منبع: ninisite.com
آخرین دیدگاهها