لوگو چشم انداز cheshmandaz.ir

بچه های زیر هفت سال چطور با طلاق کنار می آیند؟


 بچه های طلاق,کودکان طلاق,کودکان طلاق زیر 7 سال کودکان، فراموش شده های طلاق هستند
 
معمولا کودکان، فراموش شده های طلاق هستند. اگرچه عنوان بچه های طلاق، عنوانی است که همه بارها و بارها شنیده اند، در بحران های طلاق، بچه ها معمولا فقط و فقط در گروکشی ها و انتقال پیام ها به یاد آورده می شوند و نیازهای شان به دست فراموشی سپرده می گردد.

والدین بیشتر می خواهند از این دوران بحرانی بگذرند و رسیدگی به کودک خود را به بعد موکول می کنند، غافل از اینکه در همان زمان، کودک در حال اثر گرفتن از شرایط به وجود آمده است. این اثر، برخلاف تصور بسیاری، از همان ماه های اولیه آغاز می گردد، زمانی که شاید خیلی ها تصور کنند کودک چیزی متوجه نمی شود.

تولد تا دوسالگی: هنگامی فکر می نمایید برای فهمیدن بسیاری کوچک است
فرزندان از همان ماه های اولیه، نسبت به رفتارها و عکس العمل های والدین خود حساس هستند. آنها قبل از هر کس، چهره مادر خود را تشخیص می دهند ور در حال اثر گرفتن از والدین خود، رفتارها، گفتار و ابراز احساسات آنها هستند. والدین فکر می کنند نوزاد چیزی متوجه نمی شود اما برعکس، او احساسات مختلف مثل خشم، ناراحتی، شادی و ابراز محبت را می فهمد اما نمی تواند درک نماید مخاطب این احساسات خود اوست یا شخص یا موضوع دیگری، برای همین، همه را به خود می گیرد و زود، از احساسات منفی والدینش دچار ترس و اضطراب می گردد.

در واقع یک نوزاد، هنگامی در شرایط پرآشوب طلاق قرار بگیرد، احساسات منفی والدینش را به خودش نسبت می دهد، فکر می نماید آنها از او عصبانی و غمگین هستند و او را دوست ندارند یا او را نمی خواهند. این امر قادر هست در او احساسات منفی به وجود بیاورد که از جمله میتوان به ترس اشاره نمود. او از دست دادن محبت را درک می نماید. نوزادانی که محبت دریافت نمی کنند، قادر هستند به نوعی افسردگی دچار شوند که خود را با پرهیز از خوردن شیر نشان می دهد.

* در حضور نوزاد خود، آهسته و مهربان باشید، حتی اگر خیلی غمگین و عصبانی هستید. اگر نمی توانید، از او فاصله بگیرید تا به او احساس بد ندهید.

* حواستان به مشکلات خوردن و خوابیدن او باشد چون در این سن، ناراحتی اش را اینطور نشان می دهد.

* هر دو، هم مادر و هم پدر، او را در آغوش بگیرید، او را نوازش نمایید و با او صحبت نمایید. اگر یک لالایی مخصوص برای او بخوانید، ارتباط بهتری با او برقرار خواهید نمود.

بگذارید احساس امنیت نماید
نوزادی زمانی است که احساس امنیت بنیادی در ارتباط با محیط و دنیای پیرامون در فرد شکل می گیرد. هنگامی محیط به نیازهای نوزاد رسیدگی نماید، کسی باشد که پاسخگوی خواسته ها و نیازهای او باشد و به علاوه نوعی نظم در برخورد با او وجود داشته باشد تا کم کم به دنیایی که در آن پا گذاشته عادت نماید، این احساس شکل می گیرد.

* برنامه نوزاد را بر هم نزنید. اگر پیش مادر یا پدر می رود یا فرد دیگری در زمان هایی از او نگهداشتن می نماید، دقت نمایید ساعت خواب و تغذیه و استراحت او در همه جا یکی باشد.

* بر سر مسائل مهم مثل تندرستی، وسائلی که می بایست برایش آماده کردن شود، تغذیه سالم و … فقط سود او را در نظر بگیرید و با هم هماهنگ باشید.

* فراموش ننماییداو نمی تواند از خودش مواظبت یا دفاع نماید، هنگامی مشغول مشاجره یا در حالت قهر هستید او را در معرض سروصدای زیاد، گرما و کلافگی و … قرار ندهید.

 

 بچه های طلاق,کودکان طلاق,کودکان طلاق زیر 7 سال نوزادانی که محبت دریافت نمی کنند، قادر هستند به نوعی افسردگی دچار شوند

 
دو تا سه سالگی: هنگامی نخستین گام های استقلال را برمی دارد
کودک در دوره ای خیلی کوتاه، توانمندی های بسیاری را با سرعتی شگفت انگیز به دست می آورد: حرف زدن، راه رفتن، برقراری ارتباط با دیگران و … این توانمندی ها به او کمک می نماید به طور مستقل، البته در حد خود، در دنیای محیطی خود کنجکاوی نماید. اینکه کودک در این سن چقدردست به کشف دنیای محیطی خود بزند، بستگی به اعتمادی دارد که به محیط و اطرافیان نزدیک خود دارد.

آنها نیاز دارند در هر گام، کسی که به او اعتماد دارند، همراهشان باشد، تا بتوانند به سمت استقلال همراه با اعتماد به نفس و اعتماد به محیط و والدین، پیش بروند.

کودکی که در هر گام، سرزنش شود، تحقیر شود، یا تنها رها شود، کودکی که در محیط صدمه ببیند و والدی نباشد که از این صدمه پیشگیری نماید یا در صورت روی دادن، از او حمایت و دلجویی نماید، دچار ترس از کنکاش محیط و روبرو شدن با تازه ها خواهد بود. در آینده هم، او با جایگاه های جدید، به صورت باز و پذیرا برخورد نخواهد نمود یا برای تغییر، دلهره بسیاری خواهد داشت.

* در یک خانواده بدون مشکل هم، کنجکاوی ها، شیطنت ها و خواسته های یک نوپا قادر هست طاقت فرسا باشد، چه برسد به شرایط پس از طلاق. برای خودتان و برای فرزندتان، دست به وضع قوانین زیاد از حد و تنبیه های آنچنانی نزنید.

* سعی نمایید قوانین کم اما روشنی داشته باشید. به علاوه، سعی نمایید روی کارهای مثبت تاکید نمایید و کمتر با او درگیر شوید.

* موفقیت ها و پیشرفت هایش را نادیده نگیرید و تشویق دائم و ابراز محبت به او را فراموش نکنید. نشان بدهید چقدر از داشتن او خوشحال هستید.

مراقب خشم و نگرانی هایش باشید
کودکان در این دوران سنی، جدا شدن از والدین را درک می کنند و در عکس العمل به آن، خشمگین می شوند. البته شاید خشم خود را به صورت کج خلقی، بیقراری یا رفتارهایی مثل قهر و گاز گرفتن نشان دهند، رفتارهایی که به پای خشم او از جدا شدن از والدینش گذاشته نشوند.

همچنین آنها شاید احساس نگرانی را تجربه کنند، به خصوص اگر در خصوص روش مواظبت از آنها، اینکه چه کسی به آنها رسیدگی خواهد نمود و مثل آن،دچار تردید و ابهام باشند.

* با او در خصوص طلاق صحبت نمایید. به او کمک نمایید احساسی که تجربه می نماید اما هنوز با آن زیاد آشنا نیست را بشناسد و بیان نماید: «فکر کنم تو از اینکه من بعضی وقت ها تو رو خونه مادربزرگ می گذارم دلواپس می شی.»

* زمان با هم بودن را سنگین و شلوغ نکنید: فقط شما، فقط بازی های ساده. هدف با هم بودن و لذت بردن است.

* برای تقسیم زمان دیدار والدین، در این سن، خوبتر است کودک والدی که با او زندگی نمی نماید را چند بار در هفته، برای زمان های کوتاه ببیند تا اینکه یک بار در ماه؛ چند روز کامل. اگر والدی هستید که با کودک خود زندگی نمی نمایید، سعی نمایید دست کم هر شب به او زنگ بزنید و فقط بگویید «شب به خیر عزیزم خیلی دوستت دارم.»

* اگر شرایط بحرانی است و کودکتان اضطراب را تجربه می نماید اصلا دوره خوبی برای آموزش توالت رفتن نیست.

 

 بچه های طلاق,کودکان طلاق,کودکان طلاق زیر 7 سال با کودکتان در خصوص طلاق صحبت نمایید

سه تا پنج سالگی: دورانی که با قصه هایش شما را شگفت زده می نماید
در این سن کودک با سرعتی باورنکردنی در حال رشد و پیشرفت در مهارت های مختلف است، خودش لباس می پوشد، در خصوص احساسات بقیه حرف می زند، خیالپردازی می نماید و … این سن، سنی است که پس از احساس امنیت در محیط اطراف و اعتماد کردن به همراهی والدین، زمان کشف مستقلانه دنیا فرا می رسد.

هنگامی کودک احساس امنیت می نماید و مطمئن باشد والدینش همراه او هستند و از او حمایت می کنند، آغاز به کشف دنیایی می نماید که در آن قرار گرفته است؛ جایگاه خودش و احساسات و افکار دیگران. در این سن، او رفتارهای والدین را به خود نسبت می دهد:
اگر نگار می توانست راه فکری خود را به زبان بیاورد، احتمالا می بیان کرد احساس می نماید بی ارزش است و اصلا دوست داشتنی نیست، چون بابا به ندرت او را در آغوش می کشد، مامان زیاد برای او وقت ندارد، کسی زیاد با او حرف نمی زند و به طور کلی، انگار کسی فرصتی یا علاقه ای برای برقراری ارتباط با او و محبت کردن به او ندارد.

اگر پویا می توانست احساس خود را به زبان بیاورد، احتمالا می بیان کرد احساس می نماید باارزش، دوستداشتنی و لایق خوشبختی است، چون مامان در هر فرصتی او را در آغوش می کشد و نوازشش می نماید، بابا از او تعریف می نماید و همیشه، هنگامی می خواهد چیزی بگوید یا چیزی را به آنها نشان بدهد، برای او وقت دارند و به او توجه می کنند.

هیچ کودکی، در این سن، این احساس ها را به طور هشیارانه نمی شناسد و به آنها آگاه نیست، همچنین نمی تواند در خصوص آنها حرف بزند اما تصویری در ذهن او ساخته می گردد که برای همیشه باقی می ماند و حتی در آینده، او در پی کسی خواهد بود که این عکس به وجود آمده در این سن را تایید نماید.

* به کودکتان اطمینان بدهید هر دو والد، همیشه از او حمایت خواهند نمود و همیشه او را دوست خواهند داشت.

* شرایطی را فراهم نمایید که کودک در آن احساس امنیت کامل داشته باشد. نگذارید بابت اینکه چه کسی بالاخره مراقب او خواهد بود دلواپس شود یا اینکه احساس نماید بسیاری است.

* اجازه بدهید کودک با هر دو والد ارتباط خوبی داشته باشد. هنگامی با والد دیگر است، برایش قیافه نگیرید، بگذارید از لذت داشتن پدر و مادر بهره ببرد.

یادتان باشد شاید معنای غیرممکن را نفهمد!
موضوع مهم در این سن، این است که کودک، معنای غیرممکن را نمی فهمد، آرزوها و افشکارش با واقعیت فرقی ندارند و خودش را محور همه چیز می بیند. در همین راستا، شاید برای خیلی از موارد، خود را مقصر بداند و احساس گناه نماید.

* به کودک خود اطمینان بدهید در طلاق و جدایی شما یا دعواهای تان تقصیری ندارد.

* برایش توضیح بدهید که فکر، رفتار یا احساس او سبب طلاق شما نشده است، بلکه رفتار والدین یا خواسته هایشان، طلاق را به وجود آورده است.

* هنگامی سعی می نماید با خیالپردازی یا بیان یک جمله، به خیال خودش، واقعیت را تغییر بدهد، شاید واقعیت را انکار نماید. احساسش را درک نمایید و برایش توضیح بدهید چنین اتفاقی نخواهد افتاد «می دونم دوست داری بابا امشب خونه باشه، اما او امشب خونه نمی آد.»

 

منبع:

مجله سپیده دانایی

bartarinha.ir

 



منبع : بیتوته

بیشتر بخوانید :

آخرین دیدگاه‌ها