شما قهرمان زندگی فرزندتان هستید و می بایست روحش را تغذیه نمایید
بچهها هر روز شما را میبینند و بی غل و غش دوستتان دارند. شما برای او یک قهرمان هستید، آشپزی مینمایید، دوستش هستید و چیزهایی یادش میدهید اما گاهی شاید بترسد به شما بگوید دقیقا چه حسی دارد. در ادامه چیزهایی را میگوییم که شاید فرزندان به علت ترس و اضطراب نتواند به شما ابراز نماید.
۱. من نیاز دارم بدانم شما عاشق من هستید، حتی اگر هر روز این را به من بگویید
دختر شما شاید نتواند این احساسش را با این جملات بیان نماید، اما همیشه نیاز دارد بداند دوستش دارید. حتی هنگامی که اشتباهی مرتکب میشود و خراب کاری مینماید، این عشق و علاقهی شماست که به او کمک مینماید گام بعدی را درست بردارد.
۲. من نمی دانم چطور دوست پیدا کنم
شاید شما برای رفاه و لذت فرزندتان خیلی کارها بکنید اما زمانی که به او اصول کاربردی مهم زندگی را یاد میدهید، کمکش مینمایید تا دوستانی پیدا نماید، اصولی چون شریک شدن، خوب حرف زدن و منصفانه بازی کردن چیزهایی هستند که مهارت دوست یابی فرزندتان را تقویت میکنند. داشتن ِ دوست، برای بچههایی که در حال رشد هستند، کار سختی است، حتی برای جوانها.
۳. بچهها من را مسخره میکنند
چیزهایی که در مدرسه روی میدهد گاهی برای همیشه در مدرسه میماند! فرزند شما شاید در مورد اتفاقی که افتاده، خیلی کم برایتان حرف بزند اما شما خبردار نشوید که بچههای دیگر در مدرسه، فرزندتان را مسخره میکنند یا حرفهای بدی به او میزنند. از این مهمتر شاید ندانید فرزند شما چه واکنشی به این اتفاقها نشان میدهد و چطور برخورد مینماید.
۴. من دوست دارم کارهای زیادتری با شما انجام دهم
هنگامی فرزندتان صد بار در روز میگوید: «مامان! مامان!»، شما احتمالا کلافه میشوید و از او میخواهید ولتان نماید. اما فرزندتان میخواهد با شما بازی نماید و کتاب بخواند. شما مشغله دارید اما تنها ۱۰ دقیقه وقت گذاشتن و فقط و فقط به او توجه نشان دادن میتواند تفاوت بزرگی ایجاد نماید. یادتان باشد هنگامی او بزرگ شود و سرگرمیهای خودش را پیدا نماید، دلتان برای تمام این وقتها تنگ خواهد شد.
چیزهایی که در مدرسه روی میدهد گاهی برای همیشه در مدرسه میماند
۵. هنگامی عصبانی میشوی من میترسم
شاید دیسیپلین شما، زیادتر هراس انگیز باشد تا سازنده. فرزند شما هر کاری را که انجام میدهید میبیند، بر این اساس هنگامی ناگهان کنترلتان را از دست میدهید و عصبانی میشوید، او به خوبی متوجه میشود. زمانی که چیزی را در خانه جا میگذارید و عصبانی و کلافه، داد و بیداد مینمایید، فرزندتان کوچکتان نمیداند چه می بایست بکند. هیجانات خود را کنترل نمایید و یادتان باشد روی بچهها چه اثری میگذارد، مخصوصا روی کودک خردسالتان.
۶. من یک حرف بد شنیدم / عکس بد دیدم و نمیدانم چه می بایست بکنم
شاید پسرتان به خانهی دوستش رفته و چیز بدی دیده است. آیا به شما میگوید؟ نوجوانها نمیدانند چطور این موضوع را با والدینشان مطرح کنند. حتی با دیدن چیزهای بد و مناسب هم میتواند عادتهای بدی آغاز شود. امروزه نرم افزارهایی وجود دارد که به پدر و مادرها این امکان را میدهد تا فعالیتهای آنلاین فرزندشان را کنترل کنند.
۷. من غمگینم و نمیدانم برای چه
بسیاری از والدین بارها و بارها این سوال را از فرزند خود میپرسند: برای چه؟ برای چه گرفتهای؟ برای چه به برادرت پرخاش میکنی؟ و گاهی فرزند شما دلیلی برای گفتن ندارد. اگر فرزندتان اندوهگین است، از او نپرسید برای چه، در عوض سوالهایی از او بپرسید که به شما کمک نماید زیادتر در مورد اتفاقهایی که افتاده است آگاه شوید. شاید فرزندتان غمگین است فقط به این علت که غمگین است! ایرادی ندارد.
۸. نمیدانم هنگامی بزرگ شدم میخواهم چه کاره بشوم
همیشه از بچههای کوچک این سوال پرسیده میشود: هنگامی بزرگ شدی میخواهی چه کاره بشوی؟ شاید هم زیرکانه کودکتان را وادار نمایید چیزی را که شما دوست دارید، در ذهن متصور شود و بگوید. به جای اینکه مغزش را از متون علمی و … پُر نمایید، بگذارید بچهگی بکند!
۹. من دوست دارم تو فقط با من وقت بگذرانی
اگر فرزند کوچکتان با خواهر و برادرش رقابت مینماید، سعی نمایید برای تک تک آنها جداگانه وقت صرف نمایید. او دوست دارد به حرفهایش گوش دهید و با او بازی نمایید. اگر تمام وقتتان را همزمان با تمام فرزندانتان سپری نمایید، این لحظات خصوصی ویژه و شگفت انگیز را از دست خواهید داد. هنگامی شما برای هر فرزندتان، جداگانه وقت میگذارید، چیزهای بسیاری در مورد آنها کشف مینمایید.
۱۰. هنگامی روی میزم برایم یادداشت میگذاری و غافلگیرم میکنی، خیلی لذت میبرم
شاید وانمود نماید خیلی هم برایش فرقی نمینماید یا هیجانش را پنهان نماید، اما پسر یا دخترتان، در اعماق دلش عاشق پیامهایی است که برایش میگذارید. این ابراز عشق و محبت کردنها به فرزندتان نشان میدهد که در هر لحظهی ممکن به او فکر مینمایید. شاید روزی برسد که میز تحریر کوچکش را با میز بزرگتری عوض نماید اما مطمئن باشید، یادداشتهایی که برایش گذاشتهاید و عشقی که به او ابراز نمودهاید را هرگز فراموش نخواهد نمود.
۱۱. تو آدم محبوب من هستی!
شما قهرمان زندگی فرزندتان هستید و می بایست روحش را تغذیه نمایید و هر روز و هر لحظه عشقتان را نثارش نمایید. فزرندتان شاید به شما نگوید اما میتوانید هنگامی او را از مدرسه برمیگردانید این رضایت را در چهرهاش ببینید یا نیمه شب هنگامی بوسهی ظریفی بر گونهاش میگذارید، لذتش را حس نمایید. حتی زمانی که وسط خیابان یا فروشگاه بهانه گیری و گریه و زاری مینماید، شما را زیادتر از هر کس دیگری دوست دارد و آرزو دارد بتواند هر چیزی را که در ذهنش میگذرد به شما بگوید، مخصوصا چیزهای سخت را!
منبع: bartarinha.ir
آخرین دیدگاهها