علل افسردگی در کودکان

یکی از علل افسردگی در کودکان میتواند کمبود خواب باشد

 اخیرا چیزهای بسیاری در مورد افزایش موارد افسردگی در کودکان سنین 12 تا 17 سال گفته می گردد. در خیلی از موارد علت این افسردگی در کودکان این بوده که به جای یافتن علت اصلی و حل کردن موضوع، داروهایی با اثر روان گردانی خیلی بالا که عوارض جانبی خطرناکی نظیر تمایل به خودکشی و افکاری برای ارتکاب قتل، خشونت و افسردگی به همراه دارند، برای آنها تجویز شده است.

 بچه ها، نوجوانان و بزرگسالانی که این داروها را استفاده می کنند، می گویند که کم کم از خودشان بدشان می آید ولی دیگر نمی دانند چه کار بکنند. خواب آنها دچار مشکل می گردد و احساس سستی می کنند. حتی با اضافه وزن عجیبی روبرو می شوند که آنها را به موضوع مسخره کردن بقیه بچه ها تبدیل می نماید. یا شاید اصلا میل به غذا نداشته باشند. بیشتر افرادی که از این داروها استفاده نموده و سپس آنها را کنار گذاشته اند، سراغ داروهایی با اثر مشابه رفته اند و ریتالین و آدرال را در بازار سیاه خریداری نموده اند. حتی گاهی سراغ داروهای ضد افسردگی بزرگسالان رفته اند. به والدینی که بچه های خود را در معرض چنین خطرهایی قرار می دهند، به ندرت در مورد عوارض جانبی این داروه هشدارهای لازم داده می گردد. اما افسردگی در کودکان چه معنایی می دهد و واقعا چیست؟  افسردگی یک مشکل است. افسردگی یک مشکل است. به همین سادگی.

کمبود غذای مقوی قادر هست بدن را به حالت خمودگی ببرد و کودک رادچار افسردگی نماید

معنای مشکل این است
 اول اینکه یک نفر قصد داشته تا کاری برای ایجاد تاثیری ویژه انجام دهد. قصدی در جهت مقابله با آن تصمیم درکنار آن رخ می دهد وقصد وغرض اولیه را متوقف نموده و این توقف شخص را دلواپس می نماید. شخص در حال حاضر یک مشکل دارد و آن مشکل به ظاهر غیر قابل حل شخص را غمگین می نماید. حالا چه بزرگسال و چه بچه باشد. فرد نمی تواند از فکر کردن در مورد آن دست بردارد، خوب غذا نمی خورد یا غذاهای سودمند و تاثیرگذار را در برنامه غذایی خود قرار نمی دهد. این فرایند او را بیمار نموده و به او صدمه می زند. اشخاص در این شرایط خسته می شند و بدن آنها احساس گرسنگی نموده و زندگی همراه با نگرانی را پیش می برد. درحالیکه توجه فرد روی مشکلش زوم شده، دقت کافی به میحط اطراف نداشته و بیمار می گردد. اشخاص روز به روز زیادتر غمگین شده و حتی بی احساس می شوند. این افسردگی است.
 
عواملی که قادر هستند منجر به افسردگی بچه شوند
 کمبود خواب: به علت رونق برنامه های تلویزیونی، کامپیوترها و بازی های کامپیوتری، متوجه شدم که بچه ها دیرتر و دیرتر به تخت خواب می روند. بزرگسالان هم قربانی چنین مشکلی بوده و معمولا نمونه بدی برای بچه های خود هستند. بدن یک کودک به هشت ساعت خواب نیاز دارد. درواقع بیش از این مقدار به خواب نیاز دارد. این زمانی است که بدن رشد می نماید و به خودش شکل می دهد. بدون این زمان، بدن از جای دیگری انرژی کسب می نماید. بدنی که خسته است، در افت روحی شخص اثر می گذارد. در مورد بچه های جوان، والدین چنین چیزی را به خوبی از نزدیک می بینید و خودشان به آن اعتراف می کنند. اگر شما و بچه 14 ساله شما، خواب کافی ندارید، حس بی رمقی و بی حالی پیدا می نمایید. هنگامی شخص بزرگ تر می گردد، این به یک عادت هراز گاه او تبدیل می گردد و به این خاطر رخ می دهد که بدن خوب استراحت نکرده است.
 
کمبود غذای مقوی: کمبود غذای مقوی هم قادر هست بدن را به حالت خمودگی ببرد. هنگامی بدن تغذیه خوبی ندارد، فرد تمایل به سست و کرخت بودن و ناراحتی و بی احساس بودن دارد.

کمبود تمرینات متناسب: سیستم فعلی رایج در مدراس به خصوص در آمریکا، زنگ تفریح بین کلاس ها را کم و کمتر نموده است. زمانی 45 دقیقه کلاس درسی و سپس زمانی کوتاه برای توپ بازی کردن یا طناب بازی، سپس 45 دقیقه کلاس دوباره و زمان ناهار وجود داشت که بچه ها درآن با دوستان خود بازی می نمودند. سپس 45 دقیقه دیگر آموزشی و بعد حضور در سالن ورزش و تمرینات جسمانی دیگر. امروز اما ساعات آموزشی به شش تا هشت ساعت در روز تبدیل شده اند. بچه ها با دوستان خود سرگرم هستند و اجازه حرف زدن و بازی کردن با آنها در کلاس را دارند و دیگر زمان ورزش در حیاط به زمان حرف زدن در مورد مسایل مختلف تبدیل شده است.
 

منبع: niniban.com

منبع : بیتوته