بعضی کودکان هیچگاه بهطور جدی معنای ترس را درک نمیکنند
ترس یک عکس العمل عاطفی، هیجانی و فیزیکی است. هر انسانی موقع روبرو شدن با خطر واقعی، احساس امنیت خود را از دست میدهد و دچار ترس میشود. این عکس العمل عاطفی کاملا طبیعی است و از بدو تولد دیده میشود. ترس زمانی که خیلی شدید نباشد و سبب پرهیز از خطر برای کودک شود، مفید است.
بعضی کودکان هیچگاه بهطور جدی معنای ترس را درک نمیکنند اما بسیاری از آنها با مجموعهای از تجربههای ترسناک در طول زندگیشان روبرو میشوند. هوش در اکتساب ترس تاثیرگذار است. ظاهرا اطفال و کودکان باهوش، احتمال خطر را سریعتر درک میکنند، تخیلات زیادتری در ذهن خود میپرورانند و از این جهت دچار ترس شدیدتری میشوند. همچنین این کودکان زودتر از سایر کودکان میتوانند بر ترسهای واقعی یا موهومشان فایق آیند و راههای اجتناب، سازگاری یا مقابله با آنها را فرا گیرند.
ترس در مراحل مختلف سنی
نوع ترس کودک با سن او تغییر مینماید. تا قبل از یک سالگی ترس کودکان طبیعی است. نخستین دوره ترس طبیعی کودک از سن 6 تا 8 ماهگی است. در این سن کودک از اشخاص ناآشنا میترسد و با دیدن چهرههای ناآشنا احساس ناراحتی مینماید و خود را به مادر میچسباند و حتی رویش را از اشخاص غریبه برمیگرداند.
دومین دوره ترس طبیعی، از زمان راه افتادن کودک بروز مینماید زیرا زمانی که کودک آغاز به راه رفتن مینماید، احساس استقلال مینماید و از مادر جدا میشود و به محیطهای تازه و ناشناخته پا میگذارد و بهعلت نداشتن تجربه و برخورد نداشتن با محیط تازه احساس ترس مینماید. در بچههای زیر 2 سال، اگر محرکهای ترسناک مثل صدای جیغ و داد، رعد و برق، هیجانات مثبت و منفی از طرف اطرافیان یا والدین همزمان با حرکت اسباببازی اتفاق بیفتد، بچه شرطی میشود بهطوری که شاید در روزهای بعد همزمان با حرکت اسباببازی از آن بترسد.
ترسیدن سایر بچههای همبازی از آن اسباببازی، شاید سبب یادگیری ترس از آن اسباببازی شود.
بهطور کلی، بچهها هنگامی آغاز به راه رفتن میکنند و از مادر مستقل میشوند، ترسیدنهایشان زیادتر میشود و والدینی که به شدت دلواپس ترسیدن کودکانشان هستند، احتمالا خود آدمهای مضطرب یا وسواسی هستند که به کمک روانشناختی نیاز دارند.
خوبتر است پدر و مادر این بچهها به جای نگرانی، در چنین زمانهایی در دسترس بچه باشند و بلافاصله پس از احساس ترس، او را در آغوش بگیرند. گفتن جملههایی مثل اینکه «مامان این که ترس نداره» اشتباه است. می بایست کمکم کودک را با محرک ترسناک روبرو کنند و همزمان با آن، خوراکی یا اسباببازی دلخواهش را به او بدهند. در عین حال مراقب باشند که خودشان نسبت به ترس عکس العمل شدید نشان ندهند.
پدر و مادر می بایست شجاعتهای هر چند کوچک کودکشان را خیلی تشویق کنند و اگر ترس زیاد بود، حتما مراجعه کنند چون احتمال دارد کودک مشکلی مثل اضطراب داشته باشد. در سنین 5-2 سال، ترس از حیوانات، تاریکی و ترس از تنهایی بروز مینماید.
ترس از تاریکی در میان کودکان متفاوت و در حال تغییر است و در سنین 7-5 سالگی ظاهر میشود. در سنین 7-5 سال، زیادتر کودکان سوالهایی در خصوص مرگ میپرسند و ترس از مرگ دارند. در 7 سالگی و با آغاز دوره دبستان، ترس از مدرسه در بعضی از دانشآموزان دیده میشود. زیادتر کودکان از پدیدهها و جایگاههای بیخطر میترسند.
ترسهای شدید که در بسیاری از کودکان دیده میشود، سلامت جسمی و فکری آنها را تهدید مینماید و اگر این گونه ترسها درمان نشوند، سبب بروز اختلالهای جسمی، فکری و تربیتی در کودک میشوند و او نمیتواند از فرصتها و تواناییهایش به روش مناسب استفاده نماید. برای درمان و کم شدن میزان ترس در کودکان خوبتر است نشانههای ترس، علل ایجادکننده و منشاء ترس را بدانیم.
ترس از تاریکی در میان کودکان متفاوت و در حال تغییر است و در سنین 7-5 سالگی ظاهر میشود
19 ریشه ترس کودکان
سرمنشاء ترس کودک، اعم از اینکه معقول یا نامعقول باشد، می بایست در تجارب او جستجو شود. از تجارب جرسیلد و هولمز چنین برمیآید که ترسهای کودک از مراحل رشدش متاثر میشوند. بعضی از مهمترین علل اساسی ایجاد ترس در کودکان از این قرارند:
1. گاهی والدین میتوانند الگوهای ویژهای از ترس را به کودکان خود آموزش و انتقال دهند (والدین ترسو، کودک ترسو).
2. تهدید کردن کودک برای برقراری نظم و انضباط در خانه نیز شاید سبب ترس کودک از مراکز بهداشتی و فرآیند درمان شود. مثلا به کودک گفته شود: «می بایست قرصت را بخوری وگرنه میمیری» یا «اگر غذا نخوری، میگم دکتر آمپولت بزنه».
3. انتظارات و توقعات افراطی و نامتناسب والدین از کودک
4. گاهی تجربهها و خاطرات ناگوار و وحشتناک کودک سبب ایجاد ترس در او میشود.
5. ویژگیهای شخصیتی خود کودک، عوامل زیستی، سرشتی و آمادگیهای فطری اولیه و داشتن بدنی صدمهپذیر و نحیف
6. رشد ناکافی عاطفی و مغزی کودک
7. داشتن والدین بیش از حد حمایتکننده، محافظهکار و محتاط
8. سختگیر بودن والدین و اعمال تنبیههای شدید
9. نداشتن برنامهریزی قبلی و آماده کردن کودک بیمار برای انجام فرآیند درمان
10. مواجهه با اشخاص بیگانه، اشیای جدید، صداهای غیرعادی، ناگهانی و بلند و جایگاهها و مکانهای ناآشنا
11. جدایی از مادر، خانه، سایر اعضای خانواده و دوستان
12. ترس از نقص عضو و صدمه های فیزیکی ناشی از بیماری و ترس از مردن
13. پرورش نیافتن کافی قدرت درک کودک در مورد ارتباط زمان و مکان، دلیل و معلول
14. هنگامی کودک احساس نماید والدین نمیتوانند تمام پیشامدهای زندگی را کنترل کنند.
15. اثر نامطلوب بعضی فیلمها، کتابها
16. ندانستهها در مورد بیماری و روند درمان
17. ترس از گم شدن در مدرسه یا بیمارستان
18. دادن جوابهای اشتباه به سوالات کودک
19. نگفتن حقایق به کودک درخصوص مکانهایی که میخواهیم او را ببریم (مدرسه_بیمارستان)
22 نشانه ترس کودکان
ترس دائمی کودک به هر علتی که باشد، اثر نامطلوب و مضری بر جسم و روان او میگذارد و کودک را از زندگی طبیعی و شاد محروم مینماید. کودکان ترسو غالبا گوشهگیر، خجول، فاقد قدرت تصمیمگیری و وابسته به سایرین هستند طوری که نهتنها قادر به حل مشکلات زمان حال نیستند، بلکه در آینده نیز از احراز پستهای حساس شغلی، ترس دارند. بعضی از مهمترین علایم ترس کودکان از این قرارند:
1. فرار از جایگاه ترسآور
2. کمک خواستن
3. جیغ کشیدن
4. چنگ زدن بدن
5. خشک شدن دهان
6. لرزش اندام
7. پریدن رنگ صورت
8. تنگینفس و گرفتگی صدا
9. افزایش ضربان قلب
10. عرق کردن
11. احساس خستگی شدید
12. از دست دادن کنترل ادرار
13. تضعیف قدرت اندیشه و تصمیمگیری
14. لکنت زبان
15. نگاههای غیرطبیعی
16. گوشهگیری، کمرویی و انزواطلبی کودکان
17. اختلال خواب
18. اختلال گوارشی
19. ناخن جویدن
20. شبادراری
21. خشم و عصبانیت
22. حسادت
ترس دائمی کودک به هر علتی که باشد، اثر نامطلوب و مضری بر جسم و روان او میگذارد
6 روش پیشگیری از ترس کودکان
در این روش، اصل بر این است که قبل از آنکه کودک در جایگاه ترسناک قرار بگیرد، او را آگاه کنیم:
1. اگر احتمال میدهید که کودک از رعد و برق میترسد، در یک روز توفانی به او لباس بپوشانید و او را به حیاط یا بالکن ببرید و بگویید: اگر آسمان برق زد، بعد صدای بلندی خواهی شنید و ترسی هم ندارد.
2. اگر کودک قرار است در بیمارستان بستری شود و میترسد، حتما از قبل به او بگویید و برای این جدایی آمادهاش نمایید تا یکباره با این جایگاه مواجه و دچار ترس نشود.
3. ترس فرزندانمان از بیماری و مرگ نیز نباید سبب شود که واقعیتها را از آنها مخفی کنیم. می بایست به سوالات کودک مطابق با سطح درک و بر پایه اعتقادات مذهبی جواب داده شود. با کودکتان در خصوص بیماری صحبت نمایید و مطابق با سن و شخصیتش تا حدی او را در جریان بگذارید و اجازه بدهید احساساتش را بیان نماید.
4. هنگامی کودک از بیماری یا مرگ شخصی خبردار میشود، احساسات بسیاری بروز خواهد داد، شاید احساس انکار، ناراحتی، ناامیدی، تقصیر یا ترس داشته باشد. بهویژه شاید بترسد که مبادا چنین اتفاقی برای خودش یا کسانی که دوستشان دارد، بیفتد. بگذارید در خصوص احساساتش با شما بیان کردوگو نماید. شما نیز به جای انکار احساساتش، به او اطمینان دهید و حمایتش نمایید.
5. در خصوص اینکه کودک را به مراسم تشییع جنازه یا تدفین ببرید، خودتان براساس سن و شخصیت کودک و جایگاه او تصمیم بگیرید. بسیاری از روانشناسان بر این باورند که حضور در مراسم تدفین برای کودکان زیر 5 تا 6 سال و همینطور برای کودکان بزرگتری که حساس هستند، مناسب نیست.
6. اگر کودک تمایل دارد در مراسم ختم یا تشییع شرکت نکند، به خواست او احترام بگذارید و غمگین نشوید. اما برنامههای مراسم را برای کودک تشریح نمایید. در خصوص برنامههایی که در قبرستان، مجلس ختم و در آخر در خانه متوفی انجام میشود، از پیش به کودکتان توضیح دهید و بگویید مردم در این مراسم چطور عمل میکنند و او با چه صحنههایی روبرو خواهد شد.
2 روش برخورد با ترس کودکان
نمیتوان انتظار داشت ترس کودکان خودبهخود برطرف شود، پس می بایست به مقابله با آن برخاست. برای برخورد با ترس کودک 2 شیوه وجود دارد:
1. شیوه پیشگیری
2. شیوه کم شدن ترس
6 روش کم شدن ترس کودکان
برای رسیدن به اهداف پیشبینیشده در این روش خوبتر است به نکته های زیر توجه نمایید:
1. نباید کودک را به خاطر ترس، مسخره یا تهدید و سرزنش کنیم و می بایست از گفتن جملاتی مثل خجالتآور است، تو دیگر بزرگ شدی، یا ببین مگر من میترسم، به طور کلی خودداری کنیم.
2. تا جایی که شاید، کودک را به مهر و علاقه خود مطمئن کنیم. هر عمل شجاعانه او را هر قدر هم کوچک باشد، تحسین کنیم.
3. برای غلبه بر ترس، چارهای جز روبرو شدن با آن نیست بر این اساس بهتدریج می بایست محرکهای جدید را جانشین محرک ترسناک کنیم تا ترس کودک از بین برود. خوشبختانه اصول یادگیری، مخصوصا اصل خاموشی در مورد از بین بردن ترس، کاربرد بسیاری دارد. بهعنوان مثال، اگر کودکی از گربه میترسد، ضمن نشان دادن گربه به کودک (محرک نامطبوع) به او مقداری شیرینی (محرک مطبوع) میدهیم و چندین بار این کار را تکرار میکنیم تا کودک جواب مثبت به موضوع ترسناک قبلی بدهد. اگر کودک از تاریکی میترسد، ضمن بازی از او میخواهیم در اتاق تاریک جستجو و اسباببازیهای جالب را پیدا نماید. با این روش محیط ترسناک کمکم برای او جالب میشود و ترسش از بین خواهد رفت. البته می بایست کودک را با تاریکی آشنا نمود و میزان تاریکی را بهتدریج افزایش داد تا کودک به تاریکی عادت نماید.
4. با استفاده از الگودهی نیز میتوان ترس کودک را از بین برد. کودکی که از حیوانی میترسد، اگر کودک دیگری را مشاهده نماید که با آن حیوان بازی مینماید، ترسش کم شود. برای کم شدن ترس از حیوانات میتوان کودک را با عروسک یا مجسمه حیوان آشنا سپس عکس آن حیوان را برایش نقاشی نمود یا عکس آن را به او نشان داد و بهتدریج آن حیوان را به کودک نشان داد تا ترس کودک از بین برود.
5. روی نقاط مثبت رفتاری – اخلاقی کودکتان تمرکز نمایید و شهامتهای کوچک او را بزرگ جلوه دهید و تشویق نمایید. بخشی از ترسهای کودکان را نیز میتوان از راه نزدیکی تدریجی کودک به جایگاه و منبع ترسناک همزمان با ایجاد همخوانی و محیطی نشاطآور برایش کم شدن داد (مثلا روش اجرای تزریقات را به راه بازیدرمانی همراه با پخش موسیقی شعرهای شاد کودکانه برای کودک انجام دهید) تا بتوان نقشی در کم شدن میزان ترس کودکان از مراکز بهداشتی و فرآیند درمان داشته باشیم. می بایست برای داشته باشیم که همه این مراحل را می بایست با صبر و حوصله و در زمان مناسبی طی نمود.
6. در مواردی که ترس کودک آنقدر شدید است که با بهکارگیری این روشها موفق به کم شدن یا از بین بردن آن نمیشویم، خوبتر است به روانشناس کودک مراجعه کنیم و مشکل کودک را با او درمیان بگذاریم.
منبع:هفته نامه سلامت
آخرین دیدگاهها