از تولد تا ۳ سالگی، بچه ها در یک دنیای گیج کننده هستند
علل خیلی جالب دروغ گفتن کودکان!
برای چه کودکان دروغ می گویند؟ شاید سوال شما هم این باشد، چطور می بایست از دروغ گفتن کودک پیشگیری نمود؟ و شما به عنوان والدین چه نقشی در دروغگویی کودک تان دارید؟
دروغ گفتن فرزندان چیزی است که به نظر می رسد بسیاری از والدین به آن دچار شده باشند. که این موضوعی دلواپس کننده است. ما می خواهیم فرزندانمان صادق باشند، مخصوصا با ما. اما پیش از این که هر کاری کنیم و یا این که تنبیهی را متوجه فرزند کنیم، مهم است علت دروغ گفتن او را بدانیم. برای چه که همه دروغ ها یک شکل و به یک علت نیستند.
علل دروغ گفتن کودکان
از تولد تا ۳ سالگی، بچه ها در یک دنیای گیج کننده هستند به طوریکه برای نیازهای ضروری زندگی وابسته به بزرگسالان هستند. بیشتر آن چه که دروغ به نظر می رسد، در واقع اشتباهات صادقانه، تلاش برای محافظت از خود و یا آهسته کردن بزرگسالان است.
کودکان بین ۳ تا ۷ سال هنوز تفاوت بین فانتزی و واقعیت را به درستی درک نمی کنند. آنها در بازی خود، جهان های خیالی را ایجاد می کنند. بعضی وقت ها زیاد روشن نیست که چه زمانی جهان خیالی تمام شده و جهان واقعی آغاز می گردد. ما نمی خواهیم خلاقیت آن ها را تعطیل کنیم، اما ما می خواهیم به آنها کمک کنیم تا متوجه شوند چه زمانی برای گفتن قصه های بلند مناسب است و چه زمانی مناسب نیست.
از ۵ تا ۱۰ سالگی، بچه ها به تدریج درک می کنند که چه چیزی دروغ است. اگر آنها در خانه، محله و مدرسه رشد نموده باشند که به درستی ارزش گفتن حقیقت را برای آن ها روشن نموده باشد، آنها خوبترین کار را برای رعایت آن خواهند داشت.
در سنین بیش از ۱۰ سال، کودک زمانی که حقیقت را می گوید و یا این که آشکارا دروغ می گوید، دقیقا می داند در حال انجام چه کاری است. دروغ گفتن در این سن دلایل دیگری قادر هست داشته باشد که به بعضی از آن ها اشاره می نماییم.
– اشتباهات
بعضی وقت ها بچه ها بدون تفکر دروغ می گویند و بعد از آن در خود فرو می روند. مادر عصبانی می گوید: “چه کسی اجازه داد به کدام شکلات ها دست بزنی؟” بچه به طور خودکار می گوید: ” من نبودم” این در حالی است که او می داند که واقعا او انجام داده است. شما می دانید که او انجام داده است و او هم می داند که شما این موضوع را می دانید. حال چه اتفاقی می افتد؟ می گوید “باد در را باز نمود”! حقیقت زیادتر پیچیده شد. او اشتباه خود را می داند ولی حاضر نیست که آن را قبول نماید.
– ترس
بعضی دیگر از دروغ های بدون فکر ازبرای ترس است. هنگامی که بزرگسالان با کودکان رفتارهای خشن یا نامعقول داشته باشند، و یا این که آن ها را تنبیه های غیر مجاز کنند، بچه ها در مورد پیامدهای ناشی از سوء تفاهمی که باعث بروز چنین رفتارهایی می گردد، دلواپس می شوند.
یکی از علل دروغ گفتن کودکان ترس از تنبیه شدن است
– برای انجام ندادن کاری که به آن تمایل ندارند
پدر می پرسد”آیا تکالیف ریاضی خود را انجام داده ای؟”. ” آره! هنگامی امروز به خانه برگشتم، انجامش دادم!”. پسر از ریاضی متنفر است. او دوست ندارد احساس نماید برای این که ریاضی را درک نکرده شکست خورده است. همچنین با آن مبارزه هم نمی نماید. پس خوبترین کار دروغ گفتن است.
نقش والدین در دروغ گفتن کودکان
نتایج مطالعه ای نشان می دهد که کودکان اگر کشف کنند که بزرگسالان حقیقت را به آن ها نمی گویند، زیادتر مایل به دروغ گفتن هستند.
پدر و مادر می بایست مراقب آنچه که به فرزندان خود می گویند باشند، زیرا دروغ گفتن به آنها قادر هست به طور مستقیم روی صداقت فرزندتان اثر بگذارد. در حقیقت، هرچه زیادتر به بچه دروغ گفته شود، احتمال این که زیادتر دروغ بگوید و تقلب نماید نیز زیادتر می گردد.
راه های درمان دروغگویی کودکان
برای مقابله با دروغگویی کودک می بایست محیط امنی را فراهم آورد تا کودک حقیقت را بگوید. در زیر به راهکارهایی برای ایجاد چنین محیطی اشاره می گردد.
۱- نسبت به اینکه چطور به رفتارهای بد او عکس العمل نشان می دهید آگاه باشید. اگر بچه هایتان دلواپس زمانی که کار نادرستی انجام می دهند، دلواپس مجازات و یا فریاد زدن باشند، آنها برای گفتن حقیقت به شما احساس امنیت نمی کنند. استفاده از صدای آهسته را تمرین نمایید هرچند که شاید در لحظه عصبانیت سخت باشد. همچنین به روی راه حل تمرکز نمایید به جای این که فرزندتان را سرزنش نمایید.
برای مقابله با دروغگویی کودک می بایست محیط امنی را فراهم آورد تا کودک حقیقت را بگوید۲- اجازه ندهید فرزندتان تحقیر شود. با پرسیدن سوالاتی که جواب آن ها را می دانید به فرزندتان اجازه دروغ گفتن ندهید. به عنوان مثال، به جای پرسیدن، “آیا تکالیف خود را به پایان رسانده ای؟” سعی نمایید، “برای نوشتن تکلیف هایت چه برنامه ای داری؟”را بپرسید. اگر فرزند شما تکالیف خود را کامل نکرده باشد، قادر هست برای فرار از تحقیر به جای این که برای شما قصه سرایی نماید، روی یک برنامه عملی تمرکز نماید.
۳- بر روی احساسات تمرکز نمایید. هنگامی که فرزند شما ناسازگار است، سعی نمایید درک نمایید که چه چیزی سبب شد او احساس نماید که با شما نباید صادق باشد. به جای این که به او دروغ را گوشزد نمایید، سعی نمایید این را بپرسید که مثلا: ” این موضوع برای من یک مقداری داستانی به نظر می رسد، به نظر می رسد که می ترسی حقیقت را به من بگویی. چطور است راجع بهش صحبت کنیم؟” .
۴- صداقت را درک نمایید و از آن قدردانی نمایید. تشویق هنگامی که بچه های شما حقیقت را بیان می کنند اشتیاق خود را بیان نمایید. “این برای شما سخت بود که به من بگوید واقعا چه اتفاقی افتاده است. شجاعت شما را برای گفتن حقیقت تحسین می کنم. واقعا رشد نموده اید!”
۵- به اشتباهات به عنوان راهی برای یادگیری انتخاب های خوبتر در آینده نگاه نمایید. اگر بچه ها بدانند که هنگامی کار نادرستی انجام دهند شما عصبانی و یا ناامید نمی شوید، راحت تر به شما حقیقت را می گویند. برای عکس العمل نشان دادن به این موضوع، به سادگی قادر هستید چیزی شبیه این بگویید: “این یک فرصت عالی یادگیری برای آینده است. بتوانی یک بار دیگر این کار را انجام دهی، این بار چه تفاوتی خواهد داشت؟” اگر اقدامات فرزندتان به شخص دیگری صدمه برساند، بپرسید که می بایست چه کارهایی انجام داد تا صدمه را برطرف نمود. اگر او دروغ گفتن را انتخاب نمود، بدانید یک جای کار ایراد دارد.
۶- عشق بدون قید و شرط به فرزندتان را تقویت کنید. اطمینان حاصل نمایید که بچه هایتان بدانند که در حالی که بعضی وقت ها رفتار آنها را دوست ندارید، هیچ چیزی وجود ندارد که احتمالا عشق شما به آن ها را تغییر دهد حتی دروغ گفتن.
منبع:
نبض ما
nabzema.com
آخرین دیدگاه‌ها