یکی از مسائلی که خیلی از کودکان با آن برخورد دارند, خیالپردازی است
دنیای کودکی یکی از خوبترین دورههای زندگی هر فردی است چون در این دنیای رنگارنگ همه چیز دوستداشتنی و روشن است و کمتر دلواپسیای در آن وجود دارد. یکی از مسائلی که خیلی از کودکان با آن برخورد دارند، این است که گاهی خود را به جای یک شخصیت ویژه میبینند و همین مساله اگر طولانی شود باعث نگرانی والدین میشود، در صورتی که می بایست بپذیریم تخیل و همذاتپنداری بخشی از دنیای کودکان است. در مورد اینکه چطور والدین میتوانند با این مساله روبرو شوند، با دکتر گلفر حسینی، روانشناس، بیان کردوگو نمودهایم.
تعریف شما از واژه همذاتپنداری چیست؟
واژه همذاتپنداری بهعلت شباهت معنایی و آوایی، گاهی به جای واژه همزادپنداری به کار برده میشود، اما از لحاظ معنایی این دو واژه متفاوت هستند، بر این اساس ابتدا ضروری است با تعریفی کوتاه این دو واژه را از هم مجزا کنیم. همزادپنداری، باوری خرافی و غیرعلمی است که به این امر اشاره مینماید که هر کس همزادی دارد که بهطور همزمان با او زندگی مینماید. اما همذاتپنداری در واقع درونی کردن ارزشهای الگوهای مهم زندگی توسط اشخاص است و در حقیقت، فرد با الگوی مهم زندگیاش همانندسازی مینماید و فرد، هویت یک شخص دیگر را تاحدی، به خود میگیرد.
اینکه کودکان با شخصیتهای مختلف کارتونی همذاتپنداری میکنند برایشان خوب است؟
معمولا کودکان با مشاهده پویانماییهای مختلف و قصههای تخیلی، علاوه بر اینکه حسهای پنجگانهشان با این قصهها درگیر میشود، قوه تخیلشان هم به کار میافتد و آغاز به خیالپردازی نموده و از سد محدودیتهای دنیای واقعی عبور میکنند و در دنیای خیال از راه همانندسازی با قهرمان قصه، برای خود شخصیتی نزدیک با قهرمان قصه با ویژگی شخصیتی اغراقآمیزش میآفرینند.
در واقع، الگوپذیری و همانندسازی و بهتبع آن همذاتپنداری یکی از ویژگیهای طبیعی فرد است و به رشد ذهنی او کمک مینماید، اما نکته قابلتامل این است که در هر موضوعی تعادل حرف اول را میزند. هنگامی کودکان تنها میمثل زیادتر به سمت دنیای خیال سوق داده میشوند و افراط در هر مقولهای سلامت روان را تهدید مینماید.
کودکانی که ساعتهای طولانی با بازیهای کامپیوترای، فیلمها و پویانماییها و به طور کلی با جامعه مجازی در ارتباط هستند، از دنیای واقعی فاصله میگیرند و در این مواقع همذاتپنداری حالت مرضی به خود میگیرد و احتمال انجام رفتارهای پرخطر در این کودکان وجود دارد.
چطور میتوان مانع این اتفاق شد؟
زمان ارتباط با دنیای مجازی می بایست محدود باشد و والدین با نظارت کامل برای کودکان برنامه منسجم روزانه تنظیم کنند تا مهارتهای لازم در دنیای واقعی در کودکان پرورش یابد. یکی دیگر از راهکارهای پیشگیری از افراط کودکان تشویق آنها برای شرکت در بازیهای گروهی و مشارکتی با گروه همسالان است.
دنیای کودکی یکی از خوبترین دورههای زندگی هر فردی است
مقایسه همذاتپنداری در پسران و دختران با هم تفاوتی دارد یا نه؟
کودکان چه پسر و چه دختر هردو با الگوهای مهم زندگیشان همذاتپنداری میکنند که البته تحقیق دقیقی در مورد مقایسه فراوانی این عمل در دو جنس انجام نشده، اما روشن است که هر دو جنس همانندسازی میکنند، اما با ویژگیهایی مخصوص به خودشان، برای مثال در پسرها زیادتر قدرت و توانایی انجام کارهای فوقالعاده و در دخترها ویژگیهایی مثل جمال و داشتن چوب جادویی برای خلق دنیایی زیبا و آهسته آشکار میشود.
والدین میتوانند جایگزین خوبی به جای آن شخصیت خاصی که فرزندشان به او وابسته شده باشند؟
به هر حال همه کودکان نیازمند توجه با نظم و رسیدگی کافی از سوی والدین و مراقبان نزدیک به خود هستند. یکی از روشهای ابراز علاقه و توجه نسبت به کودک، «گوش کردن فعال» به گفتهها و خواستههای او است. شما اگر شنونده خوبی باشید و بیدرنگ در برابر افکار و احساسات فرزندتان عکس العمل نشان دهید، این فرصت را برایش فراهم نمودهاید که روش درست برخورد با مشکلات را بیاموزد زیرا صبر و درک والدین خیلی مهمتر از ارائه سریع راهحل به کودک است.
از طرف دیگر، اگر بدون تقاضای کمک از سوی کودک، دائم به فکر کمک رساندن به او باشید، قدرت یافتن راهحل را از کودک سلب نموده و او را فردی متکی و وابسته به خود بار آوردهاید، در حالی که گوش دادن فعال، میتواند کودک را تشویق به یافتن راهحل مشکل نماید و ارزشهایی مثل استقلال، مسوولیتپذیری، اعتماد به نفس و بالندگی را در او رشد دهد.
در عین حال توجه نشان دادن، فراتر از حضور جسمانی فرد است. برای مثال، توجه به کودک حین تماشای تلویزیون یا مطالعه کتاب و روزنامه، آن چیزی نیست که او نیاز دارد، بلکه او به «زمانی سودمند» نیاز دارد تا بتواند تمام توجه و تمرکز والدینش را معطوف سخنان و حرکت های خود نماید. منظور از زمان سودمند هنگامی است که پدر و مادر وارد دنیای ذهنی-روانی فرزندشان میشوند، با او به بازی میپردازند، به قصههای خیالیاش گوش میکنند و دنیا را از دید او میبینند.
اگر کودک تخیل خودش را با والدینش در میان گذاشت آنها چه می بایست بکنند؟
تلویزیون، فیلم، سیدی و بازیهای ویدئویی بر خیالپردازی کودکان تاثیرات بسیاری دارد. ورود کلیشههای متعدد به دنیای خیالی کودکان، نشانه اثر فناوری بر دنیای کودکان است. قوه خیال کودک می بایست مربوط به خودش باشد اما میبینیم که فیلمهای متعدد علمی- تخیلی و انواع بازیهای ویدئویی، دنیاهایی خیالانگیز و ساختگی پیش روی کودکان میگشایند که البته نفس وجود آنها بیضرر است اما اگر کودکی به طور دائم تحتاثر عکس ها خیالانگیز قرار گیرد، طبیعی است که نمیتواند قوه تخیل خود را به درستی به کار بیندازد. در مجموع والدین می بایست به تخیل کودک خود بها دهند.
بهعنوان مثال اگر او میگوید من ٣ متر پریدهام به او بگویند: «چقدر جالب! اگر تو دوست داری ٣ متر بپری، من دوست دارم ۵ متر بپرم!» بر این اساس زمینه تخیل را نباید در کودک از بین برد. هرگز به کودک نگویید: «خالی نبند یا دروغ نگو!» هرگز در مورد نادرست یا درست بودن و واقعی یا تخیلی بودن آن با کودک بحث نکنید. به آرزوهای پنهان در گفتههایش توجه و او را درک نمایید. برای توانایی بیان او ارزش قائل شوید و در مورد اینکه اگر قصه او واقعیت پیدا مینمود چقدر جالب بود، نظر بدهید.
حتی میتوانید قصههای او را بنویسید یا ضبط نمایید. میتوانید از او بخواهید قصهاش را نقاشی نماید. هرگز با جملاتی مثل «دروغ نگو»، «تو دروغ میگویی»، «بچه دروغگو» برچسبهای دنیای بزرگسال را به کار نگیرید. خیالپردازیهای کودکانه در دوران پیش از دبستان نشانههایی از بیادبی و بیاخلاقی او نیست. این مساله حتی نباید شما را دلواپس آینده او نماید که احتمالا فرزندی دروغگو خواهید داشت. کودکان به مرور مفاهیم خوب و بد را میآموزند و به همین ترتیب به ارزش راستگویی پی میبرند. تا قبل از ۵/۳ سالگی او مهارت لازم برای دروغ گفتن عمدی ندارد. این مساله حتی نباید شما را دلواپس آینده او نماید که احتمالا فرزندی دروغگو خواهید داشت.
اگر کودکی آنقدر با شخصیت دوستداشتنیاش همذاتپنداری نمود که از دنیای واقعی جدا شد، چه می بایست نمود؟
در این شرایط اگر والدین احساس نمودند چنین اتفاقی افتاده و کودکشان کمتر با دنیای واقعی و همسالانش ارتباط برقرار مینماید، خوبتر است به متخصص مراجعه و روشهای درمانی مناسب را کسب کنند. البته بازی با همسالان هم میتواند کمک خوبی برای ارتباط کمتر کودک با آن شخصیت وابسته باشد.
منبع: هفته نامه سلامت / برترین ها
آخرین دیدگاهها