[ad_1]
روی زمین مکانهایی وجود دارند که از دیدنشان سیر نمیشوید اما در عین حال روی همین کره خاکی جاهایی هم وجود دارند که ترس به دلها میاندازند و بازدید از آنها مستلزم شجاعت و جسارتی بیمثل است. در همه کشورهای جهان جاهایی وجود دارند که از آنها با لفظ تسخیر شده نام برده میشود. جاهایی که محل رفت و آمد ارواح خبیث و یا شکارگاه اشباح ناخوشایند هستند. در اینجا ما فهرستی از ترسناکترین اماکن موجود روی کره زمین را در اختیار شما قرار میدهیم که مطمئنا هرگز تمایل نخواهید داشت از نزدیک آنها را ببینید.
زندانهای مخوف، قتلگاه انسانهای بیگناه، مکانهایی که شاهد خودکشیهای خیلی بودهاند، بیمارستانهای روانی و… بعد از آنکه این مکانها به زور بسته شده، ترک شده یا تعطیل شدند تبدیل به متروکههایی گشتند که شاهد انواع تجربیات ناخوشایند از جمله مشاهده ارواح، خودکشی، مرگهای مرموز، اشباح شیطانی و حملات ناشی از ترس بودند. بدین جهت بازدید از آنها ممنوع شد! با ما در مرور این فهرست ترسناک همراه شوید تا شما را نیز در ترس مستولی بر این مکانها شریک کنیم!
پارک تفریحی تاکاکانونوما (Takakanonuma)، توکیو، ژاپن
می بایست این حقیقت را تصدیق کنیم که هر مکانی که متروک میشود به صحنهای مناسب برای ساخت فیلمهای ترسناک تبدیل میشود. درست مثل وضعیتی که این پارک تفریحی در کشور ژاپن بدان دچار شده است. این پارک که در سال ۱۹۷۳ ساخته شد خیلی زود و تنها دوسال بعد از آغاز فعالیتش تعطیل گشت. اگرچه هیچ علت رسمی برای تعطیلی آن ذکر نشد ولی به نظر میرسد این مسئله بیارتباط با مرگهای مشکوکی رخ داده در این مکان نبود. در ۱۹۸۶ سازندگان آن یکبار دیگر شانس خود را آزموده و درهای آن را بروی عموم باز نمودند ولی این امید تنها یک سال دوام آورده و پارک بار دیگر و این بار برای همیشه تعطیل شد. اگر امروز نگاهی به آن بیاندازیم میبینیم که این تجلی سرگرمی و شادی حالا توسط درختان و گیاهانی احاطه شده که همگی در حال تغذیه از آن و به استفاده رساندنش هستند. این سرگذشت ناخوشایند مکانهایی است که ناگهانی ترک میشوند و هیچ تصمیمی برای جایگزینی یا تعمیر آنها وجود ندارد. اما چیزهای بدتر از این هم است. اینجا مکانی است که بدون ارائه هیچ توضیح رسمی تعطیل شد پس نام و آدرس از آن روی هیچ نقشهای وجود ندارد. اگر روزی گذرتان به این مکان افتاد معلوم نیست چه اتفاقاتی در انتظارتان خواهد بود؟!
هامبرستون و لانوریا (Humberstone, Lanoria)، شیلی
هامبرستون و لانوریا دو شهر معدنی در کشور شیلی هستند که حالا متروکه شدهاند. در پی رونق صنایع و اکتشافات معدنی در این کشور این دو شهر در سال ۱۸۷۲ و با هم بنیان گذاری شدند. اما بعد از کسادی بزرگ اقتصادی و از رونق افتادن این صنایع معدنی در ۱۹۵۸ این شهرها نیز به تعطیلی کشیده شده و دو سال بعد تنها متروکههایی ملالآور از آن دو باقی مانده بود. بنا بر باور عموم زمانی که این دو شهر هنوز در اوج رونق و شکوفایی بودند با کارگرانی که در معادن فعالیت مینمودند همچون بردگان رفتار میشد. اما امروز این شهر به قلمرو اشباح و ارواح تبدیل شده که شب موقع در آن گام میزنند و در پی آن صدای ناله کودکان در آن به گوش میرسد. در کنار اینها می بایست به عکس ها برداشته شده از این دو شهر نیز اشاره نمود که شامل اشکالی مبهم و محو هستند. حتی ساکنان شهرهای مجاور از ورود به این دو شهر اجتناب میکنند.
درختان خاموش، ژاپن
این مکان عموما به نام آئوکیگاهارا ((Aokigahara نامیده میشود که به معنای دریای سیاهی از درختان میباشد. این منطقه ۳۵ کیلومتری در شمال غرب پایه کوه فوجی در کشور ژاپن قرار گرفته است. به علت تراکم بالای درختان این ناحیه گام زدن در آن حتی درنور روز هم مثل راه رفتن در شبی تاریک میباشد. علاوه بر این به علت فقدان جریان هوا در آن هیچ جانور زندهای نیز در این جنگل زندگی نمینماید. اما این تمام ماجرا نیست، برطبق گزارشات اینجا بعد از پل گلدن گیت دومین رتبه از دید میزان خودکشی در جهان را از آن خود نموده است! فقط تصور نمایید تعداد ارواحی را که در این فضای خاموش و تاریک پرسه میزنند. سالانه در حدود ۱۰۰ نفر آخرین نفسهای خود را در این فضای مبهم و عجیب میکشند. شاید در حالی که مسئولان در حال جمع آوری اجساد گروهی هستند در گوشهای دیگر شماری از آنها بدون هیچ آدرس در حال پوسیدن باشند. حتی اعلانهایی در اطراف نصب شده تا مردم را تشویق نموده تا از خودکشی صرفنظر کنند. حال تصور نمایید که اگر حتی یک درصد این اجساد هم مثل ساداکو (شخصیت فیلم ژاپنی حلقه) باشند در این سکوت ابدی چه در انتظار شماست؟!
جزیره عروسکها، مکزیک
اگر شما از عروسکها میترسید پیشنهاد میکنم از خواندن ادامه این نوشته برای سلامت خودتان هم که شده اجتناب نمایید.
در ناحیه کوچکی از مکزیک جزیرهای مصنوعی و دیدنی وجود دارد که مربوط به دن جولیان سانتانا بررا(Don Julian Santana Barrera) و خانوادهاش میباشد. بعد از این که جسد دختر کوچکی شناور در کانالی در همان نزدیکی کشف شد، دن جولیان آغاز به جمع آوری عروسک نمود. او بخشهایی از آنها را دور انداخته و سپس عروسکها را از درختان آویزان مینمود. هدف او از این کار دورنگهداشتن اشباح و ارواح شیطانی بود، حداقل این چیزی است که تاریخ به ما میگوید. در سال ۲۰۰۱ دن جولیان در سنین پیری درگذشت اما جزیره مخوف و عروسکهای رهاشدهاش باقی ماندند. اما دلیل مرگ دن چه بود؟ جسد او توسط برادرزادهاش شناور در همان کانالی پیدا شد که زمانها قبل پیکر بیجان دختر بچه را از آن بیرون آورده بودند! زمانها بعد از این واقعه توریستهایی که از این ناحیه بازدید میکنند مدعی هستند که زمزمه عروسکها را میشنوند که از آنها میخواهند هر چه سریعتر آنجا را ترک کنند. عروسک موقرمز معروفی را میشناسم که مطمئنا این مکان را خیلی دوست خواهد داشت؟!
موزه کشتار دسته جمعی تول اسلنگ (Toul Sleng)، کامبوج
اول از همه می بایست بیان کرد اینجا مکانی است که در زمان حکومت خمرهای سرخ قتل عامی گسترده در آن صورت گرفته است. دوم اینکه حالا اینجا به حال خود رها شده و به عنوان جاذبه گردشگری از آن نام برده میشود. پس به همین علت جای تعجب نیست که ارواح هم در این مکان رفت و آمد میکنند البته نه فقط امروز بلکه تا ابد اینجا مکان مورد علاقه آنهاست. برطبق اسناد تاریخی این مکان در ابتدا به عنوان دبیرستان بنیان گذاری شد سپس به زندان امنیتی تغییر کاربری داد. جایی که در آن به شکنجه و قتل عام زندانیان مبادرت میشد که بیشتر آنها سربازان سابق و یا مسئولان دولتی رژیم سابق به شمار میآمدند، البته دولت جدید خانوادههای این قربانیان را نیز از قلم نمیانداخت. امروز ارواح ۱۷.۰۰۰ نفر که در این مکان کشته شدند درسالنها و راهروهای آن گشت و گذار میکنند. فریاد کمک خواهی آنها در راهروها طنین انداز شده و از سوی بازدید کنندگان شنیده میشود. همچنین در طول شب اشباح بسیاری در این مکان رویت شدهاند.
خانه مرموز وینچستر، سن خوزه
به عنوان یک کودک دوست داشتیم گاهی دوستانمان را با تصور خانهای تسخیر شده اذیت کنیم اما این خانه حقیقتا تسخیر شده است. این خانه مرموز در ناحیه سن خوزه قرار داشته و به سارا وینچستر تعلق دارد. خانهای ویکتوریایی با ۱۶۰ اتاق که درست مثل یک مارپیچ ساخته شده و دارای راهروهای طولانی و اتاقها و مسیرهای مخفی بسیاری است. این بانو در طول زندگیش از رفاهی کامل برخوردار بود هرچند همه چیز بعد از آنکه همسر و دو دختر کوچکش را در پی یک بیماری از دست داد تغییر نمود. در پی این وقایع سارا دچار افسردگی شدیدی شده و هرگز از این موقعیت به طور کامل بهبود نیافت. بنابر نظر طرفداران ارتباط با ارواح، ثروت این خانواده توسط ارواح گذشتگان تسخیر شده است، ارواحی که برای تجارت و پیشرفت این خاندان و به ضرب گلولههای خارج شده از تفنگهای ساخت آنان از پای درآمده بودند. به همین علت سارا وینچستر این خانه را ساخت تا منزلگاهی برای این ارواح ناراضی فراهم نماید. و نتیجه تلاش او همین چیزی است که میبینید.
دادلی تاون (Dudley Town)، کانکتیکات
اینجا منطقهای ممنوعه است اما بسیاری از ماجراجویان به علت قصههایی در مورد اشباحی که در جنگلهای این منطقه پرسه میزنند به این ناحیه وارد میشوند. بر طبق شایعات این نقطه بواسطه نجیبزادهای انگلیسی و یکی از نیاکان برادران دادلی از ساکنین این شهر، نفرین شده است. در انگلستان ادموند دادلی به علت توطئه علیه شاه هنری هفتم تبعید و مورد نفرین قرار گرفت. بعدها این نفرین همراه خانواده او به نیوانگلند آمده و راهش را به این شهر نیز باز نمود. بسیاری میگویند بعد از آنکه این خانواده در شهر مستقر شدند حوادثی مرموز همچون قتلها، خودکشی، بلایای طبیعی، تصادفات مرگبار و ناپدید شدن اشخاص در این ناحیه رخ دادند.
بیمارستان روانی بایبری (Byberry)، فیلادلفیا
اگر تنها یک بیمارستان روانی به علت روشهای درمانی اش به شهرت رسیده باشد همین بیمارستان واقع در فیلادلفیا است. این بیمارستان در ۱۹۰۷ بنیان گذاری شد و عمدتا با آدمکشان دیوانهای که اقدام به جنایت نموده بودند سرو کار داشت. در سال ۱۹۶۰ ظرفیت بیمارستان به حدود ۷۰۰۰ بیمار رسیده بود. در سال ۱۹۹۰ و در پی موقعیت نامناسب امکانات و عدم تامین نیازهای بیماران و نیز به علت رفتار غیر انسانی که با آنان صورت میگرفت این بیمارستان به باعث قانون تعطیل شد. در سال ۲۰۰۶ و در پی گسترش اخباری مبنی بر رویت ارواح شیطانی در این ناحیه این ساختمان تخریب شد. بسیاری از این شایعات و تجربیات روحی بعد از این واقعه متوقف شد اما البته این بیمارستان در زمان فعالیتش زیادتر تسخیر شده بود. کارکنان بیمارستان بیماران را مورد آزار و اذیت قرار داده و با بیماران زن رفتاری غیر انسانی داشتند. بیماران یکدیگر را به قتل رسانده و اعضاء بدن خود را قطع مینمودند. اجساد بسیاری از آنها زمانها بعد از مرگشان پیدا میشد.
شهر جهنمی (Hell Town)، اوهایو
در شمالیترین نقطه اوهایو میتوانید ترسناکترین ناحیه این منطقه به نام شهر جهنمی را بیابید. در طول دهه ۱۹۷۰ دولت ساکنین این شهر را به علت طرحی برای ساخت پارک ملی دراین ناحیه اخراج نمود و در پی آن این شهر متروکه شد، هر چند که این طرح هیچگاه جامه عمل به خود نگرفت. بر طبق نظر کارشناسان ساخت جاده استنفورد که منتهی به پارک میشد متوقف شده و بعدها به نام پایان دنیا نامیده شد. جالب است اینطور نیست؟ اگر شما در پیمودن این راه اصرار داشته باشید سر راهتان با ارواحی در دل جنگل که همچون شیطان پرستان رژه میروند مواجه میشوید شاید هم دیوانهای فراری به تورتان خورد. شاید با مارهای غولآسای تغییر شکل یافته و غیر طبیعی رودررو شوید که نتیجه قرصهای شیمیایی هستند که در این ناحیه مورد آزمایش قرار گرفتند. اگر درصدد برآیید این منطقه را ترک نمایید سر از گورستان بوستون در میآورید و درختان رقصانی که بر فراز گورها در انتظار شما هستند!
صومعه لوچیو، ایتالیا
در ایتالیا گفته میشود این صومعه توسط راهبانی که در آن زندگی مینمودند ساخته شد. اما تاریخ به ما چیزی کاملا متفاوت میگوید. در سال ۱۶۸۴ شماری از دخترانی که در این ناحیه زندگی مینمودند توسط ارواح شیطانی اغوا میشدند و برای ملاقات با راهبان رهسپار صومعه میشدند. این دختران این توانایی را داشتند که راهبان را تسخیر نموده و آنها را به شیاطین تبدیل کنند همان راهبانی که بعدها این صومعه را بنیان نهادند. بعدها این مکان به جایی برای انجام تشریفات شیطان پرستان، پرستش شیطان، قربانی کردن کودکان و رفتارهای وحشیانه تبدیل شد. در ۱۷۸۴ و با گذشت صد سال از ساخت این مکان و در پی ارسال اخباری از این وقایع به رم این صومعه تعطیل شد. امروزه مهی مرموز در اطراف برجهای این صومعه پیچ و تاب میخورد. حتی زمانی که شرایط آب و هوایی دلیلی بر ایجاد آن ندارند باز هم این مه قابل رویت است!
منبع:زومیت
[ad_2]
منبع : بیتوته
آخرین دیدگاهها